پیرمردی کناب در دست و کودکی در پایین پاهای او . هر دو بر بالای بلندی . پیر مردی سر برافراشته و خرسند که به آواز بلند می خواند:
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
همه سر به سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
کمی پایین تر:
پیرمردی که هوس می خرید و دختری که آبرو می فروخت. کودکی که زلالی چشمانش و خنده کودکانه اش را با درد و تحقیر طاق زده بود. می دانی که درد همه را بزرگ نمی کند گاهی آدمها از درد ، عقده به دل می گیرند.
و هنوز این آواز در گوشم طنین انداز است :
چو ایران نباشد تن من مباد
:
:
:
* از آن روز مدتی می گذرد. مثال آن روز من شبیه کسی بود که در میان افسانه ها و رویا هاو واقعیات و کاشکی هایش گم شده باشد . خواستم بنویسم ولی چیزی در گلویم بود که دست و دلم به نوشتن نمی رفت. عجب خلقتی داریم که بین گلو و دل و چشم ارتباط تنگاتنگی است. وقتی نوشتی که از بودنت در آن سوی آبها خوشحالی و هرگز پا در این خاک نمی گذاری ، محرکم را یافتم.
** خانه ای بر روی خاک می خواهم نه بر روی آب .
***این دردها مهم نیست . مهم آن است که نفت داریم و گاز و منابع طبیعی و سرزمینی با چهار فصل و مهمتر از همه : انرژی هسته ای
سلام انرژی هسته ای حق مسلم ماست !! چو ایران مباشد انرژی هسته ای که هست !
وحید من آپیده بیا پیشمون
مهم این است که انرژی هسته ای حق مسلم ماست!!! تمام امور با آن درست می شود. راستی به نظرت انرژی هسته ای چقدر در عاشقی موثر است؟
واقعا هم درد همه را بزرگ نمی کند ...
و اما ایران... ایران عزیز... ایران محبوب...
خیلی ساده بگم ... دلم براش شور می زنه!...
متن زیبایی بود...زیباتر احساسات خودت بود که پشت این نوشته دیده می شد
منتظر پست های آینده ات هستم دوست گلم
در پناه حق
عالی بود. ولی انگاری میخوای فیلتر شی گلک؟!!
واقعا تا کی...
چه زمانی چشم باز میکنیم مبینیم ایران نیست ولی هنوز تن ما هست . چون همون فقط شعر میخونیم و کاری نمیکنیم. دوست دارم بدونم اون روزی که چشم باز میکنیم و میبینیم ایران نیست ولی تن ما هنوز هست روی نگاه کردن به خرابه های ایران (اگر حتی خرابه ای باقی مونده باشه)و نگاه کردن به چشم کودکان بی هویت و بی سرزمینمون راداریم.
درود بر شما
دوست عزیز لینک وبلاگ پرمحتوی و خواندنی شما آذین بخش وبلاگ من میشود اگر موافق باشید.امیدوارم پیروز و پایدار بمانید.
persian boy
Ramin
با سلام
وبلاگ قشنگی داری . دست مریزاد
مطلب تاثیر گذاری بود و جسارت زیادی هم داری . من خودم دوست داشتم این مطلبو در وبلاگم بذارم اما جرات نکردم .