باغ گل سرخ

در گشودند به باغ گل سرخ و من دلشده را به سرا پرده رنگین تماشا بردند من به باغ گل سرخ ، با زبان بلبل خواندم

باغ گل سرخ

در گشودند به باغ گل سرخ و من دلشده را به سرا پرده رنگین تماشا بردند من به باغ گل سرخ ، با زبان بلبل خواندم

مهرانه

بوی کتاب و دفترهای نو ، رقص خاطرات معصومیت های از دست رفته و سرخوشی های بی بدیل زنگار گرفته است.

گوش هایم ، بی قرار و بی تاب خش خش برگ ها.

چشم هایم مشتاق و تشنه هزاران پرده رنگین .

برگ ریزان هایم مملو از آهنگ رویاهای طلایی است . شب هایش هماره مهتابی .

این گونه است که تار و پود مهرهایم به عاشقی تنیده شدهاست.