بوی کتاب و دفترهای نو ، رقص خاطرات معصومیت های از دست رفته و سرخوشی های بی بدیل زنگار گرفته است.
گوش هایم ، بی قرار و بی تاب خش خش برگ ها.
چشم هایم مشتاق و تشنه هزاران پرده رنگین .
برگ ریزان هایم مملو از آهنگ رویاهای طلایی است . شب هایش هماره مهتابی .
این گونه است که تار و پود مهرهایم به عاشقی تنیده شدهاست.