اما حیف ، من و تو دور از هم می پوسیم
غمم از وحشت پوسیدن نیست
غمم از زیستن بی تو در این لحظه پر دلهره است
پس از سالها وقتی یک سیم میشود وسیله ارتباط کوتاه من با تو ، وقتی مرا غرق در هیجان سالها و افسوس گذشته ها می کند و مرا به اوج لذتی نگفتنی همراه با حسرت میسازد که با بودنت کمرنگ بود، چه می توان گفت جز اینکه :
و عشق صدای فاصله هاست....
زمان حلال خوبی است ، خوب می دانم. همانطور که امروز با گذشت سالها پاسخ بسیاری از سوالاتم را یافته ام. امروز خوب میدانم که گاه در زندگی ضریب آخر به صفر می رسد . اما چه می توان کرد جز تلاش ؟؟!!
صدای فاصله هایی که غرق ابهامند
و فکر کن شاید اگر فاصله نبود هرگز عشق را نمی شناختی ...
وفکر کن شاید اگر فاصله ها نبود هیچ وقت نمی تونستی عشق را لمس کنی دلتنگی تو دلت غنج بره نه؟؟
درسته عزیزم و این رازگونگی عشقه. ولی خداکنه فاصله و عشق رابطه مستقیم نداشته باشند که اون وقت با کاهش فاصله عشق هم کم میشه.
باغ گل سرخ ... اسم قشنگیه برای وبلاگت ...
و از این فاصله ها که غرق ابهامند ... نمیدونم چطور آدم بعد از این همه سال عاشق میمونه ...یه روزی واهیه کسی نوشتم (دوستت دارم .هرچه میخواهد فاصله باشد باشد !) حالا شک کرده ام ... با اینکه هنوز هم نشانه هایی از آن دوست داشتن باقیست !
ممنون نازنین!
گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم.
سلام به روح گراهام بل!