باغ گل سرخ

در گشودند به باغ گل سرخ و من دلشده را به سرا پرده رنگین تماشا بردند من به باغ گل سرخ ، با زبان بلبل خواندم

باغ گل سرخ

در گشودند به باغ گل سرخ و من دلشده را به سرا پرده رنگین تماشا بردند من به باغ گل سرخ ، با زبان بلبل خواندم

برای نازنین مینا

نمیدانم چه می خواهم بگویم
غمی در استخوانم می گدازد
خیال ناشناسی آشنا رنگ
گهی می سوزدم گه می نوازد

بنابر باورهای قدیمی کودکی که متولد میشود ، اندکی از گذشته خویش را به یاد می آورد و کم کم تمام آنها از ذهن و ضمیر او پاک میشود. باور من این است که این اتفاق بارها در زندگی ما تکرار میشود. آنچنان که تو مفاهیم قبلی زندگیت چون شادمانی ، حق انتخاب ، تفریح و... را از یاد برده ای. هنوز در تمامی خاطراتم صدای خنده های تو به گوش میرسد و آن چشمان سرمست که تا عمق وجودم نفوذ میکرد. تمام کودکی ام را با انتظار دیدن و در آغوش گرفتنت به یاد دارم.گاه فکر میکردم این همه نیرو از کجاست که لحظه ای آرام و قرار در تو نمی گذارد و چطور یک نفر این همه باعث شادی در اطرافش است ؟
به تو نگاه می کنم و ردی از اون خنده ها را جستجو می کنم . فهم اندازه دلتنگی های تو از توان من خارج است.یاد تمام نقشه کشیدنهایت که می افتم در همه نشانه های شادمانی کودکانه ای را می بینم که روزها و سالهاست از تو دزدیدند.وقتی راه می روی در تمام وجودت رخوت می بینم و غرور لگد مال شده این سالها. دلم را به این خوش می کنم که زندگی گذشته ات را فراموش کرده ای و شاید درکی از مفاهیم قبلی نداری که رنجت را بیشتر کند ، ولی می دانم که این هم دل خوشکنکی است بی اساس. وقتی همه خواهان دانستن در مورد چگونگی تو هستند ، نمی دانم باید حقیقت را گفت یا بار دیدن درد و رنجت را تنهایی به دوش کشید. کاش به تو می گفتم که برای تغییر دادن همواره با توام. کاش دیگران می دانستند که انکار گناه ذره ای از بار گناه کم نمی کند بلکه فاعل آنرا مجهول می کند . هر چند برای تو مجهول نمی شود. بستن چشم بر روی حقایق ما را گمراه می کند و تغییری در آن ایجاد نمی کند. حالا می خواهم که به اندازه تمامی سالهای نبودنم با تو باشم. آنقدر که تغییر دهی و تغییر کنی و سرشاراز زندگی شوی ودوباره آغاز شوی.
خدایا یاریم ده!

--------------------------------------------------
خدا را سپاسگزارم که به من یادآور شد چه خوشبختم و می خواهم که هیچگاه آن را از یاد نبرم . دوست دارم در کنار خوشبختی افراد من هم احساس خوشبختی کنم نه آنکه با دیدن نداشته های دیگران قدر داشته هایم را بدانم.

نظرات 4 + ارسال نظر
همدل چهارشنبه 28 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 09:28 ق.ظ

چه ایده جالبی آره به نظر منم خیلی بده یعنی همون نیمه خالی لیوان رو دیدنه دیگه . خیلی خوبه که دیدگاهمون رو تغییربدیم و بخاطر اون نیمه پر شگرگذار باشیم . مرسی از یادآوری به جا و خیلی به موقع عزیزم

رها چهارشنبه 28 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 03:30 ب.ظ http://hadisetanhaee.blogsky.com

شب یلدا مبارک

همیشه شاد همیشه تندرست باشید

رها

ممنون. موفق باشید

بانو چهارشنبه 28 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 05:03 ب.ظ

مطمئن باش خدا با توست در این راه

نسیم شنبه 1 دی‌ماه سال 1386 ساعت 10:15 ق.ظ http://nasimasal.persianblog.ir

زمستان مبارک

منم به تو یادآوری می کنم که خیلی خوشبختی

زمستان تو هم مبارک عزیزم. ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد