باغ گل سرخ

در گشودند به باغ گل سرخ و من دلشده را به سرا پرده رنگین تماشا بردند من به باغ گل سرخ ، با زبان بلبل خواندم

باغ گل سرخ

در گشودند به باغ گل سرخ و من دلشده را به سرا پرده رنگین تماشا بردند من به باغ گل سرخ ، با زبان بلبل خواندم

ناتور دشت

تیرهای سقف را بالا بگذارید نجاران که سلینجر در آغوش مهربانش در خانه ابدی بدون هیچ سقفی ، آرام گرفت.

سقف بی روزن

 تو فکر یک سقفم یک سقف بی روزن *.....


تا هیچ هوا و نوری عطر نفسهات و حجم تنت رو ازم ندزده.



*فرهاد


نوشته خواهد شد....