برای این سالها :
یادگاری ها و یادمان های خوبی ازت گرفتم. باهاشون زندگی ام رو ساختم. بزرگ شدم. ساخته شدم. پایه و اساس خیلی از لحظاتم شد. از نو زاده شدم. لحظه به لحظه تورا نفس کشیدم. بارها عاشقی را تمرین کردم. افتادم و ایستادم ولی دست بر نداشتم. قبول دارم که این اواخر گاهی کرخت شدم و تنبل ولی قول میدم برای سری بعدی توشه بهتری آماده کنم.
دیگه باید کم کم از هم خداحافظی کنیم ولی تمام یادگاریهات هر لحظه با منه. باور کن.
دوستت دارم و این لحظات آخر برام خیلی سخته ولی از اولش این روز رو درک کرده بودم . چاره ای نیست. تو هنوز در من امتداد داری. برای ادامه من آرزوی نیک روزی کن.
.
.
.
.
.
.
.
بعضی وقتها گذشته ها این قدر دورند و غیر قابل دسترس که شبیه رویا میشن.
بعضی چیزها هم برای همون گذشته ها و خاطراتش خوبند .
بعضی از دوستی ها هم هیچ حرف تازه و نویی بری گفتن ندارند و فقط تکرار گذشته ها هستند.
بالاخره یک روزی باید توی حال زندگی کنیم.
ترا با همه صداقت و عشق به گذشته ها می سپارم.
جاده اسم تو رو فریاد میزنه!